پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

من و دلبندم

دو ماهگی

جیگر مامان امروز دو ماهه شدی و بردیم واکسن دو ماهگیت رو بزنی. الهی بمیرم واست وقتی سوزن رفت تو پات یه جیغی کشیدی که جیگر مامان اتیش گرفت ولی اینقدر صبوری که زودی گریه ات قطع شد و خوابت برد. وقتی هم اومدیم خونه خوابیدی تا سه ساعت بعد که یه دفعه از خواب بیدار شدی و شروع کردی به گریه کردن منم واست کمپرس سرد گذاشتم و یواش یواش اروم شدی و دوباره خوابیدی. تا الان دیگه بی تابی نکردی و خداروشکر تب هم نداری چون بهت استامینوفن میدم فقط گهگاهی تو خواب ناله میکنی. فدات بشه مامان قبل از واکسن   بعد از واکسن وزنت 4600 شده و قدت هم 54 سانتی متر تو هفته گذشته اولین مسافرتت رو هم رفتی. روز پنج شنبه 22 دی به همراه خانواده خودم به مقصد ا...
28 دی 1390

یک و نیم ماهگی

عشق مامان، اگه به تاریخ دیروز بخوایم حساب کنیم، یک ماه و نیم از اون روز خاطره انگیز، یعنی روز تولدت میگذره و تو روز به روز بزرگتر و شیرین تر میشی و من و بابایی شبها و روزامون با تو قشنگتر و دلپذیر تر شده تو این مدت وزنت به 4 کیلو رسیده و طبق منحنی رشد وزنت خوبه خداروشگر از وقتی یک ماهگی رو رد کردی هر شب دل درد داری و وقتی گریه میکنی جیگر مامان و اتیش میزنی ساعت از 11 شب که میگذره دل دردت شروع میشه تااااااااا 3 صبح. البته یک سره نیست چون من بهت قطره کولیک پد میدم و تا میخوری اروم میشی ولی دوباره یک ساعت بعد شروع میشه. دکتر بهم گفت شیر، ماست و پنیر اصلا نخورم و به جاش قرص کلسیم بخورم. دو روزه اینکارو میکنم و تو دیشب فقط چند دقیقه گریه...
14 دی 1390
1